سؤالات متداول در خصوص مهریه به شرح زیر میباشد:
مهریه چیست؟ مهریه زن به چه صورت است؟ انواع مهریه به چه نحو است؟ متن مهریه چطور است؟ مهریه عروس چگونه است؟ طلاق و مهریه چگونه است؟ تعریف مهریه چیست؟ مهریه طلاق چگونه است؟ مهریه ازدواج چیست؟ طلاق مهریه به چه صورت است؟ طلاق ومهریه چگونه است؟
مهریه یا صداق که به فارسی کابین گفتهشده است مالی است که زن براثر ازدواج مالک آن میگردد و مرد ملزم به دادن آن به زن میشود. مهریه در حقوق ایران مبتنی بر سنت و مذهب است و نظیر آن را در حقوق غربی نمی توان یافت. اگرچه تعیین مهرهای سنگین که بهتازگی معمول شده عیوبی دارد و بهویژه میتوان آن را سدی درراه تشکیل خانواده محسوب داشت، معهذا مهر که از جانب مرد به زن داده میشود میتواند کمبود سهمالارث زن را در حقوق ما تا حدی جبران کند. بهعلاوه مهر در عرف نشانه ارج و احترامی است که مرد برای زن قائل است و مظهر تعهد شوهر برای تأمین زندگی زن است. گاهی مهر، که معمولاً هنگام انحلال ازدواج مطالبه میشود، مانع گسستن پیوند زناشویی میگردد و تضمینی برای دوام ازدواج به شمار میآید. در صورت وقوع طلاق نیز گاهی مالی که زن بهعنوان مهر میگیرد در زندگی او بسیار مؤثر است و مانع پریشانی و درماندگی میگردد .
مهریه برخلاف آنچه بعضی از غربیان تصور کردهاند، و برای ما تعجبآور است، بهای فروش زن نیست؛ زیرا اولاً هیچکس نمیتواند خود یا دیگری را در مقابل مالی بفروشد. از زمانی که بردهفروشی لغو شده انسان هیچگاه موضوع حق واقع نمیشود، بلکه همیشه طرف حق است. ثانیاً در خریدوفروش، قیمت باید هنگام معامله معین و معلوم باشد وگرنه قرارداد باطل است، لیکن در نکاح دائم تعیین مهر شرط صحت قرارداد نیست و ممکن است نکاح بدون تعیین مهر واقع گردد. در این صورت زن پس از نزدیکی مستحق مهرالمثل خواهد. بود. مهر که یک نهاد حقوقی است با شیربها یا باشلق که، در برخی از نقاط، شوهر علاوه بر مهر به پدر و مادر یا خویشان دیگر زن میدهد، تا موافقت آنان را برای ازدواج جلب کند، تفاوت دارد؛ در حقیقت مهر مالی است از آن زن و به یک تعبیر، هدیهای است که شوهر به زن میدهد و خویشان زن را حقی نسبت به آن نیست. شیربها یا باشلق از بقایای دورهای است که اولیاء دختر او را از طریق ازدواج میفروختند و خوشبختانه امروزه کمتر دیده میشود. در بعضی از نقاط ایران عنوان شیربها وجود دارد، ولی درواقع جزئی از مهر است که نقداً بهوسیله ولی دختر و برای او دریافت میشود و به مصرف تهیه جهیزیه او میرسد. بنابراین ملاحظه میشود که مفهوم شیربها و باشلق در بعضی جاها بهمرورزمان دگرگونشده و امروزه دیگر بهای فروش دختر یا شیری که به دختر دادهاند تلقی نمیشود و خویشان دختر آن را از آن خود نمیدانند. مقررات راجع به مهر در مواد ۱۰۷۸ تا ۱۱۰۱ (۲۴ ماده) قانون مدنی آمده که همگی از فقه امامیه گرفتهشده است. در فقه و قانون مدنی مهر بر سه گونه است: مهرالمسمی، مهرالمثل و مهرالمتعه که هریک دارای شرایط و احکامی است.
مهر المسمی :
هرگاه مهر در عقد ازدواج تعیینشده باشد، آن را مهرالمسمی گویند. این نوع از مهریه همان است که اکنون در جامعه بیشترین رواج را دارد.
مهرالمثل :
مهرالمثل مهری است که بهموجب قرارداد تعیین نشده، بلکه برحسب عرف و عادت و با توجه به وضع زن ازلحاظ سن، زیبایی، تحصیلات، موقعیت خانوادگی و اجتماعی او و غیر اینها و با در نظر گرفتن مقتضیات زمان و مکان، معین میگردد. مادهٔ ۱۰۹۱ قانون مدنی دراینباره میگوید: «برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین معمول محل و غیره در نظر گرفته شود». در فقه امامیه گروهی از فقها بر آناند که مهرالمثل نباید از مهر سنت تجاوز کند ولی در قانون مدنی این نظر پذیرفتهنشده و محدودیتی در تعیین مهرالمثل نیست. در صورت بروز اختلاف دادگاه میزان مهرالمثل را با توجه به عوامل مختلفی که در آن مؤثر است تعیین خواهد کرد.
برابر قانون مدنی، زن در موارد زیر مستحق مهرالمثل است:
۱- هرگاه مهر در عقد تعیین نشده باشد و قبل از تراضی بر مهر معین، بین زوجین نزدیکی واقع شود (ماده ۱۰۸۷).
۲- هرگاه عدم مهر در عقد شرط شده باشد و قبل از تراضی زوجین بر مهر، نزدیکی واقع شود (ماده1087)
۳- هرگاه توافق طرفین درباره مهرالمسمی به جهتی باطل باشد، چنانکه مال تعیینشده مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد (ماده ۱۱۰۰).
۴- هرگاه نکاح باطل و زن جاهل به بطلان بوده و نزدیکی هم واقعشده باشد، ماده ۱۰۹۹ قانون مدنی در این خصوص میگوید: «در صورت جهل زن به فساد نکاح و وقوع نزدیکی، زن مستحق مهرالمثل است».
مهرالمتعه :
در صورت وقوع طلاق قبل از نزدیکی و تعیین مهر زن مستحق مهرالمتعه خواهد بود. ماده ۱۰۹۳ قانون مدنی در این خصوص میگوید: «هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر، زن خود را طلاق دهد، زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعدازآن طلاق دهد مستحق مهرالمثل خواهد بود».
متعه در لغت به معنی بهرهمند شدن و لذت بردن است. اصطلاح مهرالمتعه از آیه ۲۳۶ از سوره بقره گرفتهشده است. مهرالمتعه یا متعه در اصطلاح حقوقی مالی است که شوهر در صورت وقوع طلاق قبل از نزدیکی و تعیین مهر، بهتناسب وضع اقتصادی خود، به زن میدهد. برابر ماده ۱۰۹۴ قانون مدنی «برای تعیین مهرالمتعه حال مرد از حیث غنا و فقر ملاحظه میشود». بنابراین، در مهرالمتعه، برخلاف مهرالمثل، وضع و حال زن ملاک عمل نیست، بلکه وضع مالی شوهر در نظر گرفته میشود، چنانکه شوهر برحسب ثروت و درآمد خود، چیزی از قبیل دستبند، ساعت، گوشواره یا مقداری پول به زن میدهد و در صورت بروز اختلاف، دادرس با رجوع به عرف ، میزان مهرالمتعه را تعیین خواهد کرد و حداقل و اکثری در قانون برای آن پیشبینینشده است.